چشمهاش آکنده از اشک است لل،بر اندوه عمیقش غلبه میکند،غرقه آن نمیشود،برعکس با هر چه در توان دارد سعی میکند آن را بنشاند کنار برترین معنی اندوه،یعنی سعادت...لحظه کوتاه به انتها میرسد.اشکهای لل برمیگردد به دریای منبع اشکهای وجودش.لحظه کوتاه نه منتهی به فر است نه منتهی به شکست،هیچ رنگی به خود نگرفته است،فقط لذت از میان رفته است.لذت نفی.(ص119)شیدایی لل.و.اشتاین
محبوب من گاهی میان ریزودرشت مشغله هایش گم می کند مرا راه خانه را -عنوان پست اززنده یادنادرابراهیمی وام گرفته شده.بلا عوض!
نظرات
تبريك ميگم
سلام
عصر بخير
همين طور اردت رو
کتابو نخوندم..ولی می خونم
سلیقه ی کتاب خونیمون مثل همه!هر کتابی رو که معرفی کنی با اطمینان تو لیستم جا میدم
سه شنبه ها با موری رو خوندم، یه عادت دارم از جمله هایی که خوشم میاد یاداشت بر میدارم اما کتاب سه شنبه ها ... دیدم اگه بخوام یاداشت بردارم باید کتابو پاک نویس کنم
الان دارم مرشد و مارگریتا رو میخونم
سپاس برای معرفی های خوبت
پایدار باشی