خواب میدیدم یا خیال میکردم خواب میبینم.آهنگی مینوشتم پای اجاق گاز!سال 89 شروع شد.
فکر نمیکردم خستگی اسفند 88 از تنم در بره.اما الان اصلاًیادم نمیاد!لابد حسابی خوش گذشته دیگه!
باران نوش شدم!هر چی دلم بارون میخواست ،بارید...هر چی دلم بوی خاک میخواست،بو کشیدم !هر چی دلم سرخوشی بهارونه میخواست ؛سرخوش شدم!!!هر چی دلم تا لنگ ظهر خوابیدن و عصرای خیابون گردی و رفیق بازی و ماتیک پر رنگ وکاهوی شمال و ترشی تازه و آش گزنه و لواشک و...هوای تازه میخواست...!لذت بردم!
البته روز سوم یه ضد حال داشتم که اونم قربون زمان برم که همه چی رو از یاد آدم میبره!!! سرما هم خوردم و دو سه تایی آمپول زدم!!!یکی دو روز هم رامسرگردی بود.بقیه اش به رفیق بازی گذشت!
یه برنامه حسابی هم برای سال 89 ریختم.باشد که بچه خوبی بشوم و ...!
دلم برای اداره و کار تنگ شده بود!اما واقعا به این مدت استراحت احتیاج داشتم.درد دستم خوب شد.به چشمام هم یه استراحت جانانه دادم.کامپیوترو اینترنت تعطیل!
صبوریم به صبوری درخت میماند
به باورش به بهار!
دیروز یه موفقیت کوچیک داشتم.یه فنگ شویی اساسی برای لوازم آرایشم داشتم.تمام مواردی رو که 6 ماه گذشته استفاده نکرده بودم دور انداختم و بخشیدم.والبته تصمیم دارم تا 6 ماه آینده هیچ چیز آرایشی و بهداشتی نخرم!
موفقیت بعدیم فنگ شویی کمد لباسهام هست.که اگه مهمون نداشته باشم آخر هفته انجام میدم.
دستم به سقف اتاقم نرسید!متأسف شدم!
فکر نمیکردم خستگی اسفند 88 از تنم در بره.اما الان اصلاًیادم نمیاد!لابد حسابی خوش گذشته دیگه!
باران نوش شدم!هر چی دلم بارون میخواست ،بارید...هر چی دلم بوی خاک میخواست،بو کشیدم !هر چی دلم سرخوشی بهارونه میخواست ؛سرخوش شدم!!!هر چی دلم تا لنگ ظهر خوابیدن و عصرای خیابون گردی و رفیق بازی و ماتیک پر رنگ وکاهوی شمال و ترشی تازه و آش گزنه و لواشک و...هوای تازه میخواست...!لذت بردم!
البته روز سوم یه ضد حال داشتم که اونم قربون زمان برم که همه چی رو از یاد آدم میبره!!! سرما هم خوردم و دو سه تایی آمپول زدم!!!یکی دو روز هم رامسرگردی بود.بقیه اش به رفیق بازی گذشت!
یه برنامه حسابی هم برای سال 89 ریختم.باشد که بچه خوبی بشوم و ...!
دلم برای اداره و کار تنگ شده بود!اما واقعا به این مدت استراحت احتیاج داشتم.درد دستم خوب شد.به چشمام هم یه استراحت جانانه دادم.کامپیوترو اینترنت تعطیل!
صبوریم به صبوری درخت میماند
به باورش به بهار!
دیروز یه موفقیت کوچیک داشتم.یه فنگ شویی اساسی برای لوازم آرایشم داشتم.تمام مواردی رو که 6 ماه گذشته استفاده نکرده بودم دور انداختم و بخشیدم.والبته تصمیم دارم تا 6 ماه آینده هیچ چیز آرایشی و بهداشتی نخرم!
موفقیت بعدیم فنگ شویی کمد لباسهام هست.که اگه مهمون نداشته باشم آخر هفته انجام میدم.
دستم به سقف اتاقم نرسید!متأسف شدم!
نظرات