باران دیروز دلم را صاف کرد.دوباره دل باختم!عجیب بود نفس میکشیدی چیزی به احساست اضافه میشد.کلاس زبان نیمه رها شد پیاده رفتم تا رسیدم...!عصر عجیبی بود بین تمام عصرهای به او رسیدنم...!دل باختن غریبی بود بین همه دل باختن هایم...!سبزی سبزها بارانی بود.و نور...آفتاب...کوه...برف...
دیروزرا دوست دارم بخاطر زمزمه ها...
دیروزرا دوست دارم بخاطر زمزمه ها...
نظرات