دیشب که حرف دکتر جدید شد و یهو چیزی تو دلم روشن شد یهو نفرت همه وجودمو پر کرد ... نفرت از امید ! هیچوقت فکرش رو نمی کردم امید یه فریب وحشتناک باشه .
چون که من از دست شدم در رهِ من شیشه منه ور بنهی پا بنهم ...هر چه بیابم شکنم