اين روزها كه مستقيم و غير مستقيم گله مي كني بابت كم محلي هايم،راستش بيشتر از آنچه كه تصور كني گرفتار خودمو رازك كوچكم هستم كه البته به لطف بعضي ها ديگر راز نيست.هنوز رازك صدا يش مي كنم چون نشود فاش كسي آنچه ميان منو تو و اين راز كوچك است(لا اقل).امروز كه پرده آشپزخانه را كنار زدم و بنفشه هاي آفريقايي شكفته مان را ديدم كه به لطف مهرباني دستان تو گل مي كنند آمدم اينجا اين خانه قديمي تا برايت بنويسم.
خوب مي داني ...خوب مي داني كه دلم چقدر برايت تنگ شده و خوب مي دانم كه چقدر دلت برايم تنگ شده.اين روزهاي عجيب شادي بخش هر چند كنار هم هستيم اما دلتنگيم و حيرت زده كه اين موجود كوچك و عجيب كه در ما لانه كرده چطور ما دو نفر را از آن خود كرده...اين فتنه ي كوچك دلپذير و عزيز!
عزيز هميشه ي من!تكثير زيباي تو بدون إغراق بزرگترين شادي اين روزهايم هست و شك نكن عاشقانه هاي من برايت تمام نمي شوند...
خوب مي داني ...خوب مي داني كه دلم چقدر برايت تنگ شده و خوب مي دانم كه چقدر دلت برايم تنگ شده.اين روزهاي عجيب شادي بخش هر چند كنار هم هستيم اما دلتنگيم و حيرت زده كه اين موجود كوچك و عجيب كه در ما لانه كرده چطور ما دو نفر را از آن خود كرده...اين فتنه ي كوچك دلپذير و عزيز!
عزيز هميشه ي من!تكثير زيباي تو بدون إغراق بزرگترين شادي اين روزهايم هست و شك نكن عاشقانه هاي من برايت تمام نمي شوند...
نظرات