دیروز هاج و واج نگاه میکردم به اردیبهشتی که بی اعتنا به من میگذرد و تمام میشود. واقعیت این است که من هیچ انتظار نداشتم اردیبهشت تمام شود! بی دلیل،دلم میخواست اردیبهشت امسال طوری که هیچ کس متوجه نشود کش بیایدو تا روزی که من دلم بخواهد خرداد بیاید.ادامه پیدا کند.اینطور شد که من که قرار بود تنهایی پر هیاهو را تا آخر اردیبهشت بخوانم ؛خُب خواندم.و من که قرار بود پرده ها را تحویل بگیرم،پنج شنبه تحویل گرفتم.و خیلی کارهایی را که باید اردیبهشت ماه انجام میدادم دوان دوان به انجام رساندم!
و طبیعتاً خیلی کارها را- علی رغم همه دویدن ها- رها کردم!باشد که خرداد را خیالبافی نکنم وبجای خیالبافی در آسمانها روی همین زمین زندگی کنم.
نظرات
اردیبهشت از سبزه، زیبا می گردد صحرا
خرداد آرد پیاپی، میوه های گوارا
تیر آرد با خود گرما، گرمک می گردد پیدا
مرداد از هندوانه، پر می شود همه جا
شهریور آید انگور، با خوشه های زیبا
مهر آرد برگ ریزان، کم کم می بارد باران
آبان انار رنگین، آویزد از درختان
آذر به و خرمالو، پیدا شود فراوان
دی پرتقال و لیمو، آید خوش رنگ و خوش بو
بهمن برف و یخبندان، آید با سوز از هر سو
اسفند آید بنفشه، سبزه دمید لب جو
اما اردیبهشت را دوست میدارم. روی زمین بودن و در آسمان ها سیر کردن آزرویم است برای شما، اما حیف که اردیبهشت بهشتش کش نیامد و خرداد از راه رسیدو میوه ها نوش جانتان. استعاره های این شعر همیشه احساس بر می انگیزد.