خوب همینطور که خواب می بینمت پری می آید و می گوید خاله ساعت نه شده.بعد بیدار می شوم.چهره مرد هنرمند در جوانی جیمز جویس را می خرم.با یک بسته آلبالو خشک که برای من بسته بزرگیست.یادم می افتد این آهنگ را با دختر خاله ام چقدرگوش می کردیم:زعشق و یاری ای زیبا سخن مگو با من...مدتهاست بنان گوش نکردم.دلم اما همان کاست های قدیمی را می خواهد که انگار یک نفر خواننده را پیچیده لای پتوی کلفتی بعد گفته "حالا بخون ببینم می تونی"!پس بگو اینهمه سوز که در صدای خواننده های قدیمی هست از کجاست.بنان اما همچنان می خواند که من پیاده می شوم.بعد میبینم نشستم جلوی ولند.دوش نمی گیرم.استخر نمی روم.سرم چرا درد گرفته؟از آن صبح غافلگیری انگار بناست پنج شنبه ها سرم بهانه ات را بگیرد.دانه دانه می خورم.تمام نمی شوند.آلبالو ها را می گویم.خسته می شوم از خوردن آلبالو ها.دوباره یکی یکی می خورم.زیتو ن ها را می گویم.خسته می شوم از تایپ این چند خط ناقابل.تو می گویی بخواب.می خواستم از کوچه بهارمستیان بنویسم.آخرین پست 2010را می گویم.تو فکر می کنی نوشتن ندارد.هر دو یادمان هست چه خبر بود.یادت هست؟
بعضی از کتابها را وقتی تمام میکنی دوست داری.بعضی هارا موقع خواندن دوست داری.اماکتابهای کمی هستند که سطر سطرشان را دوست داری و سطر سطرشان را با علاقه میخوانی.این کتابها برای من کمتر از یک سفر دوست داشتنی نیستند. من سطر سطر مرشد و مارگریتا را با لذت خوانم.خواندم و تحسین کردم.و به همه شخصیتهایش دل بستم.مثل اغلب کتابهای روسی شخصیت های زیادی در کتاب هستند.همه شخصیت ها را دوست داشتم. مرشد و مارگریتاقصه ای درباره شیطنت های شیطان است...شوخی هایی که ولند-ابلیس-با مردم مسکو میکندو... بولگاکف ولند را جوری تصویر میکند که نمیتوانی از او نفرت داشته باشی.ابلیس بولگا کف آنقدر ها هم بد نیست.فقط گاهی با آدمها شوخی میکند...اینکه شوخی اش را چقدر جدی بگیری با خودت است.بولگاکف قهرمان داستان را مرشد و مارگریتا اعلام میکند.اما موقع خواندن کتاب مشتاق دانستن سرنوشت همه شخصیت ها میشوی.و گاهی مرشد را فراموش میکنی.... دیشب بعدازخواندن صفحه اخر دلم میخواست از اول بخوانم.نخندید!
نظرات
به جان خودم هیچ الزامی نداری از جمله های مجهول استفاده کنی ها جمله ی معلوم هم جز دستور زبان فارسی ه
به خدا
هی نگار.......
معلومه همه چیز بهم ریخته...
ولی خب... همینه دیگه...
به امید روزهای کمی طبیعی تر...
...
حضرت بنان همیشه صداشون آدم رو آروم میکنه... صداش مخمل ناب دیگه!
کوچه مستیان ؟ کدومه!؟