احیاناً اگر در اثر تبلیغات وسیع گول خوردید و به پدیده شاندیز رفتید یا اگر گذر تان به این پدیده افتاد.وکسی برگه نظر خواهی با- یک خودکار شکسته-روی میز تان گذاشت حتماً برگه مورد نظر را پر کنید حتی اگر خودکارتان رنگ نداشت-والبته موقع پر کردنش با دوستتان کلی تفریح کنید-چون چند ساعت بعدبا شمایا دوستتان تماس میگیرندو بیشتر تفریح میکنید!
-ساعت 30:30دراز میکشم گوشیم از روز قبل خاموش است.با ساعت کوکی جهیزیه که مامان با خوش خیالی طی قرن گذشته خریده بود ور میروم.بالا خره موفق می شوم کوکش کنم که 4 زنگ بزند بروم سر کلاسم.5 دقیقه بعد تا میایم کفه ام را بگذارم تلفن زنگ می خورد.بلند می شوم. -گوشیت خاموشه؟ و گفتگو ادامه دارد.اصولا دایره گفتگو های من و مریم متنوع است.از نمایشگاه نقاشی ش شروع می کند تا قیمت ساندویچ میکر فلر و بحران اقتصادی واضافه وزن.آخرش هم زنگ خانه اش را میزنند و گفتگو تمام میشودو البته در همین حین کلاس کنسل می شود و تعطیلات من شروع !از وبگردی گرفته تا دو چرخه و هورمزد و دوش و ...حدود8:30 از آرایشگاه.می آیی.طبق معمول نمی بینم!تا می پرسد چطور است و من شرمنده می گویم عالی!البته انصافا ایندفعه گند نزده بود به موهاش. -حالا ساعت 9 شده رفته سنگ نوردی.قبل از رفتن تاکید میکند که حسن هم می آید.من هم تفی حواله م.م.لکت می کنم که نمی توانم با حسن تمرین کنم.برو خوش باش.گشنمه.الحمدلله هیچی برای خوردن نداریم.یخچال همیشه خالی است.گشادی ام می آید خونه اماجون بروم.حوله به تن سرم را میکنم توی یخچال.نیست.چیزی نیست.توی کابینت
نظرات
و بهت پيشنهاد ميكنم به blogfa بپيوندي\
با اين كار خوشحالم ميكني
شاد باشي
من فهمیدم که باید بخندم و خندیدم....
خوش باشی
ما اینجا هستیم (یه روژ ئاکره ای)
مفید آقا (مرتضی کربلایی لو)
البته سمفونی مردگان عباس معروفی
اینها کتابهای وطنی هستند که الان به ذهنم می رسند و می دانم از پیش نهاد دادنشان پشیمان نخواهم شد!َ