از صبح من الهه شنونده دخترک همکارم هستم.همه حرفها و درد دل هایش را می شنوم و البته که خیلی ها را قبلا شنیده ام و خیلی ها را همین امروز تکرار کرد. قرار ندارم.گاهی صبوری ام را از دست می دهم و دلم میخواهد روانه اش کنم و آرام شوم و به کارهای خیلی اداره ام برسم.چشم هاش معصوم است.کودک.گوش میکنم و به این فکر میکنم که من چقدر پرم از حرف.حرف.حرف.
عنوان پست شعر جلیل صفر بیگی ست لابد.
عنوان پست شعر جلیل صفر بیگی ست لابد.
نظرات
که ترجیح میدیم سکوت کنیم .