-بی مفدمه گفتم:"ما همریگر را می شناسیم یا جایی دیده ایم؟
دخترک بی حرکت ایستادانگار منجمد شده باشد.
در دل به خودم تشر زدم بفرما ببین چه گندی بالا آوردی!حالا خیال می کند از آن منت کش هایی که واسه دوست پیدا کردن سریش می شوند.
ولی اومبهوت به من خیره شده بود زیر لب گفت:عجب!من هم داشتم همین فکر را میکردم.نفس عمیفی کشید."من لولا هستم."
زیر لب گفتم من هم ملانی هستم....شاید حرفی که می زنم عجیب باشد پس لطفا نخواهید توضیحش بدهم.فقط میتوانم بگویم ته دلم حتم داشتم لولا همان دوستی بود که تمام عمرم انتظارش را کشیده بودم.
مدرسه فرشته ها
دخترک بی حرکت ایستادانگار منجمد شده باشد.
در دل به خودم تشر زدم بفرما ببین چه گندی بالا آوردی!حالا خیال می کند از آن منت کش هایی که واسه دوست پیدا کردن سریش می شوند.
ولی اومبهوت به من خیره شده بود زیر لب گفت:عجب!من هم داشتم همین فکر را میکردم.نفس عمیفی کشید."من لولا هستم."
زیر لب گفتم من هم ملانی هستم....شاید حرفی که می زنم عجیب باشد پس لطفا نخواهید توضیحش بدهم.فقط میتوانم بگویم ته دلم حتم داشتم لولا همان دوستی بود که تمام عمرم انتظارش را کشیده بودم.
مدرسه فرشته ها
نظرات